بهترين عيدي سال 97 مهرباني است
آب بپاشيد ، نور ببخشيد / گزارشي از رسم ديرين عيدي دادن

اسپند و سمنو و پولك قرمز؛ سبزه و ماهي و تنگ بلور. كوچه و خيابان چه رنگارنگ؛ چه سبز از حضور سبزه و جوانه هاي تازه رسته؛ چه سرخ از حضور عشق در گرماگرم دلدادگي دوست و آشنا و خويش؛ حال كه رسيدن بهار را به هم مژه مي دهند؛ چه گلگون گونه كودكان از شادي كفش و لباس نو؛ و چه نيلگون رؤياي بچهها از فكر آنچه عيدي امسالشان خواهد بود.
عيدي هرچه كه باشد چشم هاي بچه ها را ستاره باران و قلب هاي آنها را لبريز از شادي مي كند. براي بچهها كه مي دانند اين تحفه عمو نوروز فقط براي آنهاست، عيدي فارغ از ارزش مادي از اين نظر كه بدانند چه قدر مورد توجه و محبت بزرگترها هستند اهميت ويژهاي دارد. براي ما بزرگترها هم اين فرصت طلايي، غنيمتي است تا ضمن حفظ يكي از سنت هاي ديرين فرهنگ ايراني، به فرزندانمان يادآوري كنيم كه چه قدر دوستشان داريم.
علاوه بر اين، انتخاب شيوهاي صحيح و اصولي براي عيدي دادن موقعيتي را فراهم مي كند تا در اين قالب سنتي اسباب و وسايلي را كه به نظر متخصصان علوم تربيتي و روان شناسان، در مقاطع مختلف سني زمينه ساز رشد فكري و ذهني كودكان و نوجوانان ميشوند به عزيزانمان هديه دهيم.
شكر، اولين عيدي ايرانيان به يكديگر
نوروز به عنوان پديدهاي فرهنگي در سرزمين ما ويژگي هايي دارد كه آن را از ديگر پديدهها متمايز و ممتاز مي كند. نوروز تنها نماد اصيلي است كه از تهاجم ديگران مصون مانده است. نوروز نمادي است از تمامي فرهنگ ايران و هر گوشه آن بخشي از فرهنگ را در خود دارد. به گفته كارشناسان فرهنگي، عيدي دادن و عيدي گرفتن ريشه در فرهنگ ايران باستان دارد؛ آن زمان كه مردم در بامداد عيد نوروز به نشانه بخشيدن روشنايي به زندگي يكديگر، برهم آب مي پاشيدند و براي حفظ صلح و دوستي به يكديگر هديه مي دادند.
منيره ناصري، كارشناس جامعه شناسي، با اشاره به اين موضوع كه يكي از اصلي ترين ويژگي هاي عيد نوروز تداوم بخشيدن به دوستي هاست مي گويد: در فرهنگ و مذهب ما همواره بر اهميت روابط دوستانه مردم جامعه با يكديگر تأكيد شده است. رسم كهن عيدي دادن نيز يكي از سنت هاي اصيلي است كه در همين راستا ميان مردم جاي گرفته است. در گذشته هاي دور، ايرانيان در نوروز به يكديگر شكر هديه مي دادند و براي هم آرزوي شادكامي هميشگي مي كردند. اين رسم در طول زمان رفته رفته تغيير شكل داد اما هرگز از بين نرفت.
وي ميافزايد: سفره هفتسين از ديرباز نزد ما ايرانيان احترام خاصي داشته است. اهل خانواده عزيزترين نعمت هاي خدا را در اين سفره مي گذارند و براي هر كدام از آنها ارزش خاصي قائلند. زماني عيدي بچهها و بزرگترها از همين سفره هفت سين داده مي شد. هر خانواده بنا به توان مالي اش به ميهمانان خود گندم بو داده، سيب و سمنو يا تخم مرغ رنگ شده مي داد. ارزش اين هدايا در آن حد بود كه صاحبخانه با اين نيت كهگندمنماد روزي و نشان فراواني و بركت،تخم مرغ نشان تداوم نژاد آدمي،سيب نشان بركت و نعمت و فراواني وسمنو نماد فراواني خوراك و غذاهاي نيروزاست، آنها را به عزيزانش هديه مي كرد.

رسمي كه متحول مي شود
فاطمه قنبري ، پيرزني 85 ساله است كه آن روزها را به خوبي به خاطر مي آورد. او مي گويد: خوب به ياد دارم وقتي خيلي كوچك بودم همه ذوق و شوقم براي رسيدن نوروز آن بود كه به خانه مادر بزرگ بروم تا او قرآن را باز كند و به من بگويد كه سال آينده چه سرنوشتي خواهم داشت.
پيرزن هر صبح در روزهاي عيد وضو مي گرفت و زير كرسي مي نشست. يك باديه بزرگ سفالي را هم پر از تخم مرغ هاي رنگي كه با پوست پياز يا گردو رنگ مي كرد در كنارش مي گذاشت و براي هر كسي كه به ديدارش مي آمد ابتدا قرآن باز مي كرد و چند كلام از آيات الهي را مي خواند و بعد يك تخم مرغ رنگي به او هديه مي داد. تخم مرغ هاي مادربزرگ آن قدر براي ما عزيز بود كه حتي دلمان نمي آمد آنها را بخوريم. ولي امروز نوههاي من جز گرفتن پول هيچ انتظاري از من ندارند. براي آنها مهم نيست كه اين هديه اي از سوي مادربزرگ است، بلكه موضوع مهم آن است كه اگر اين پول را روي بقيه عيديهايشان بگذارند، چقدر مي شود. گاهي ديدهام كه نوههايم بر سر اين موضوع كه كدام يك پول بيشتري از عيديهايش به دست آورده با يكديگر دعوا مي كنند.
آرزوهاي سبز؛ تحفه عيدي قديميها
آرزوهاي سبز، دعاهاي خجسته و اميدهاي تازه ، تحفه عيدي قديميها بود. وقتي قرآن هاي كوچك به نشانه استواري ايمان با بسته هاي زرورق شده سنجد، گندم بو داده، حتي نخودچي و كشمش به دست بچه ها مي رسيد انگار بركت و روزي آنها افزوده مي شد. گويا دل بچه ها هم آن روزها از عيدي گرفتن شادتر بود. آخر اين دغدغه به دلشان راه نداشت كه اين اسكناس سبز با آن دو تا صورتي قبلي مي شود دو هزار تومان و حالا من بيشتر يا كمتر از تو پول دارم.
خانم ناصري در اين باره مي گويد: از وقتي مناسبات اقتصادي همه فكر و ذهن مردم را مشغول كرد شيوه عيدي دادن هم به كلي دگرگون شد. اگرچه در سال هاي اوليه اي كه پول جاي هداياي ارزشمند گذشته را مي گرفت هنوز هم انگيزههاي غيرمادي بسياري در عيدي دهنده و عيدي گيرنده وجود داشت اما بالاخره وسوسه مسائل مادي بر وجوه ديگر اين پديده فرهنگي غلبه كرد. مدتي نگذشت كه عيدي دادن به وسيله اي براي چشم و همچشمي و به رخ كشيدن تمكن مالي به يكديگر تبديل شد. در اين آشفته بازار، وظيفه عمو و دايي و خاله كوچكتر آن شد كه حتماً به بچههاي عمو و دايي و خاله بزرگتر آن قدر عيدي بدهند تا بيشتر از مبلغي شود كه آنها به بچههاي ايشان دادهاند! دغدغه بزرگترها در سال بعد هم اين بود كه اين اختلاف قيمت را حساب كنند. خلاصه عيدي دادن با آن سابقه مقدس ديرينه تبديل شد به عرصه اي براي حساب و كتاب. البته اين اوضاع آن قدر دوام نياورد.
برچسب: ،